رئیس انجمن هنرهای نمایش چهارمحال و بختیاری
ما یک خانواده ایم ...؟؟؟
بیشک در میان پدیدههای اجتماعی- که اتفاقاً مربوط به دوران صنعتی و مدرن نمیباشد - بلکه از ابتدای پیدایش نخستین اجتماع انسانی تاکنون وپشت سر گذاشتن تحولات وتغییرات مختلف اجتماعی فرهنگی از دوران غار نشینی تا هزاره سوم که سرعت تغییر علمی و فناوری خیره کننده است...
بیشک در میان پدیدههای اجتماعی- که اتفاقاً مربوط به دوران صنعتی و مدرن نمیباشد - بلکه از ابتدای پیدایش نخستین اجتماع انسانی تاکنون وپشت سر گذاشتن تحولات وتغییرات مختلف اجتماعی فرهنگی از دوران غار نشینی تا هزاره سوم که سرعت تغییر علمی و فناوری خیره کننده است... تئاتر همواره به عنوان یکی از نیازهای فطری بشری که همان حس زیبایی شناسی است وجود داشته است و جوامع انسانی بیشک بخشی از موجودیت وبقای خود را از طریق این هنر ابراز نمودهاند... پس ما به هنر خاصه تئاتر نیاز داریم...همانگونه که به وعدههای غذایی و آب و اکسیژن و... نیاز داریم. .پس تئاتر هست و زنده است...زنده باد تئاتر
تئاتر با همهی فراز و فرودهایش به راه خود ادامه میدهد و راه خود را به جلو میگشاید. ...می ماند ما. ...ما در مجال اندک زندگی به هر دلیلی سر از قطار در حال حرکت تئاتر در میآوریم. قطاری که بیتوقف است- چه خوب میشود اگر فقط و فقط یک مسافر چرتی و خواب زده نباشیم. ...بلکه حداقل تکاپو داشته و به لکوموتیوران کمک کنیم- اگر خود نمیتوانیم لکوموتیوران باشیم- حتی از این هم کمتر... اگر نمیتوان دستیار خوبی برای لکوموتیوران بود دست کمِ کمِ کم روی صندلی یا تخت خواب لم نداده و چرت نزنیم ... چه خوب میشود که از پنجرهی کوپهی خود به مناظر زیبای اطراف بنگریم و از این مناظر لذت و بهره ببریم. پس چه خوب است حالا که به هر دلیلی به جهان تئاتر وارد شدهایم علاوه بر لذت درونی خود حواسمان باشد و تلاش کنیم تاثیری حداقلی از خود به جای بگذاریم. .......
دلم میگیره و غصه میخورم وقتی میشنوم حواشی تئاتر از خودش رنگینتر ... پرداختهتر... پر میزانسنتر...شخصیت پردازی شده تر...تر...تر. میخوام حرف دل بزنم. بنده حتماً عاری از عیب و نقص نیستم پ اول با خودم م!!!!!... گاهی که این حواشی رو راجع به خودم یا یکی از دوستان میشنوم اولش ناراحت میشم ولی بعدش میگم: هی فلانی ول کن یو حرفا رو...ذهن و هوش و حواستو صرف ای حرفا صدتا یه غاز نکن ... بجای اینکه انرژیتو صرف هیچ و پوچ کنی همین انرژی رو بذار یه کتاب بخون یا نمایشتو کار کن یا فکر کن... یا ...من از دوستان پوزش میخوام این مطالبو گفتم. ولی لازم بود، خیلی وقت بود دنبال یه فرصت بودم که نشد. ..اگه ادعا میکنیم یه خانوادهایم باید حرمت خانواده بزرگ و کوچیکشو داشت...خانواده کنار همن...پشت همن...مواظب همن...نه دشمن هم!! بیایم و خودزنی نکنیم. ...!
آقا امین که دستش درد نکنه و داره درگاه تئاتر را می گردونه دستور دادن مطلبی بنویسم. ...منم هرچی فکر کردم دیدم هیچی بهتر از حرف دل نیست... با عرض پوزش دوباره امیدوارم اتفاقای خوبی برای همه خانواده مون بیفته. سپاس از حوصله تون. با ارادتمند شما فرشید بزرگ نیا.