در حال بارگذاری ...
...

حافظا دیدی که کنعان دلم بی ماه شد

یک ستاره از آسمان تئاتر ایران افتاد

حافظا دیدی که کنعان دلم بی ماه شد

یک ستاره از آسمان تئاتر ایران افتاد

وقتی قرار است از مرگ حرف بزنیم،کار خیلی سخت است، خصوصاً وقتی پای مرگ عزیزان و آشنایان در میان است.این جور وقت ها نه قلم توان حرکت دارد و نه سیالیت ذهن،قدرت یک جا جمع شدن.حالا ذهن تنها لبریز از تصاویر مردی است که سالها با حوزه ی نمایش عجین بود.او که نامش مترادف بود با هنر نمایش.

دیروز استاد سعید کشن فلاح از میان ما رفت.

وقتی قرار است از مرگ حرف بزنیم،کار خیلی سخت است، خصوصاً وقتی پای مرگ عزیزان و آشنایان در میان است.این جور وقت ها نه قلم توان حرکت دارد و نه سیالیت ذهن،قدرت یک جا جمع شدن.حالا ذهن تنها لبریز از تصاویر مردی است که سالها با حوزه ی نمایش عجین بود.او که نامش مترادف بود با هنر نمایش.

بارها دیده بودیمش؛چه اینجا در شهرکرد و چه در تهران و چه ...،اما حالا نه دیگر در تهران می توان به دیدارشان رفت و نه در این جا میتوان انتظار دیدارشان را کشید.

دیروز که خبر را خواندیم یک لحظه مکث کردیم .به نظر چشمهایمان اشتباه دیده بودند.دوباره خواندیم و دوباره و ...، اما مگر تکرار اتفاق های بد را تغییر می دهد؟!

سعید کشن فلاح برای ما هم، معلم بود و استاد.آدم هایی از جنس او دیدارشان و چند کلامی هم نشین صحبت هایشان شدن،خودش بزرگترین کلاس درس بود.

متانت، تواضع و مهربانی اش چیزی نبود که کسی بتواند به راحتی از آن گذر کند.

از سال ها پیش از بیماری شان خبر داشتیم،اما می دانستیم که او مرد روز های سخت است و عشق به هنر نمایش و هنرمندانش،او را محکم و استوار نگه خواهد داشت.اما حیف که دیروز ...

روح بلندت استاد سعید کشن فلاح به وسعت اندوه بی کران ما شاد باد.

تئاتر چهارمحال و بختیاری به احترام استاد کشن فلاح لحظه ای سکوت می کند و فاتحه ای می خواند.

انجمن هنرهای نمایشی چهارمحال و بختیاری