رئیس حوزه هنری چهارمحال و بختیاری:
سعید کشنفلاح از تبار نیکان بود

سعید کشنفلاح از تبار نیکان بود.

سعید کشنفلاح از تبار نیکان بود.
سعید کشنفلاح از تبار نیکان بود. خاک صحنه خورده بود و دل به زمزمهی عاشقانهی معشوق داده بود، نقش آفرید و نقشآفرینی کرد و چهرهاش همیشه سرشار از صفا و صمیمیت بود. از همان نسل پاک که هر کدامشان خاموش میشوند جهان ما انگار تاریکتر میشود.
به گزارش تئاتر خراسان رضوی در متن این پیان آمده است: هنر گوهری است که از جانب پروردگار متعال در وجود بندگان خاص به امانت گذاشته شده و آنان که قدر بندگی بدانند و پاس این گوهر دردانه را بدارند خاصان درگاه الهی میشوند و صالحان زمین. هنر زبان رمز و راز است و کسی که بر این زبان مسلط باشد رازهای پنهان را مییابد و کشف و شهود عاشقانهای خواهد یافت که وصفش را هیچ بیان و کلامی قادر نیست. و چه بسیار بودند و هستند هنرمندانی که از نسل عاشقان و شیفتگان هنر و هنرمندیاند و این گوهر ناب از سر تا پای وجودشان آشکار و نمایان است. نسل پاکباختگانی که دل به زبان عاشقانهی هنر دادند و با دیدگان آن چشمها را شسته و جور دیگر دیدهاند و به شکرانهی عنایت خالق بیهمتا آفریدند و خلق کردند و طرح نو درانداختند. نام و یادشان همیشه جاودان باد.
سعید کشنفلاح از تبار نیکان بود. خاک صحنه خورده بود و دل به زمزمهی عاشقانهی معشوق داده بود، نقش آفرید و نقشآفرینی کرد و چهرهاش همیشه سرشار از صفا و صمیمیت بود. از همان نسل پاک که هر کدامشان خاموش میشوند جهان ما انگار تاریکتر میشود چرا که بخشی از نور خالق هستی را به سرچشمهی نور باز میگردانند. معلم بود و به شاگردانش یاد میداد که هنر را برای روشنگری و روشندلی و روشنبینی بخواهند و امانتداران عنایت خالق و وارثان امین نسل پیش از خود باشند. محقق بود و به جستوجوی حقیقتی میرفت که امروز میهمان سفرهی عنایتش شده. بازیگر بود و در بازی روزگار سربلند شد. این اواخر وقتی روی صندلی چرخدار مینشست گویی پاهایش تبدیل به بالهایش شده بود.خبر آوردند که روحش تاب سنگینی اسارت تن را نیاورد و بال گرفت و پرواز کرد. روحش شاد و سلامتی و سعادت و بندگی راهش نصیب خانوادهی محترم و جامعهی هنری ایران عزیزمان باد.